منم کوروش شهریار روشنایی ها

سروده هایی از کوروش هخامنش که توسط  سید علی صالحی  بازسرایی شده است :

کوروش کبیر از زبان سید علی صالحی



مردان گیسو بافته من
با نیزه و سپر
از صحاری تفته خواهند گذشت
ما به ساحت آب و آرامش نیلوفران خواهیم رسید
سپاه من آماده
بر بلندی های جهان آرام خواهد گرفت.
ده هزار مرد  مزدا پرست من
ده هزارجاودانان من
با جوشن هایشان همه از فلس فلز
و بالاپوشی از کتان و ململ ارغوان
کمند بر شانه  و
شمشیر شسته به سوهان نور
از کوهستانها بی راه خواهند گذشت
ارابه های عظیم
صف به صف
از افق تا به افق
آسمان را گرفته اند.
سلحشوران سرزمین من چنین اند
فرزندان فره منش من چنین اند
و من سربازانم را دوست می دارم
و من فرزندانم را دوست می دارم
و من به آنان آموخته ام
که راست گوی ودرست کردار برآیند
و به آنان گفتم :
بدی مکنید  تا بدی به شما نرسد
نیکی پیش بیاورید
تا نیکی به پیش بازتان بیاید
و بدانید که پروردگار
مردمان را در شادی  و
شادی را برای مردمان آفریده است
و او که شادمانی را از مردمان بگیرد
بی شک از گماشتگان شیطان است
اینها همه چیزی از من خشنود است
خداوند، آدمی، عقاب، گندم و گوزن
رودها، کوه ها، دامنه ها،  دریاها
و من شاه شاهانم
جلال دانایی و
منزلت آدمی ام
چراغدارچهارجانب جهان.
من فرزند پاکی ها
بر این سنگ سرد نوشتم:
هیچ یوغی برازنده انسان نیست

***

زمین نوآباد
زیست گاه آدمی است
گرامی اش می دارم.
آدمی آبروی زمین است
حرمتش می دارم.
باشد که از من و مردمانم راضی باشند.
باشد تا مردمان از من درست کردار
خرسند باشند.
باشد که شکست خوردگان ازمن درست گفتار
خرسند باشند
بدانید که شفاعت کوروش بی کرانه است
پس مهراسید ای مظلومان
زیرا همه درامان من اند
من هرگز دوستدار ظلمت و اضطراب نبوده ام
چرا که بخشندگی ،  باور من است
و آیندگان بدانند
جزبردشمن لجوج و
جزبرمهاجم جبار
شمشیر بر نکشیده ام
به حاکمان هفت اقلیم می گویم:
بر مظلومان و مردمان شمشیر نکشید
زیرا روزی بر شما شمشیر خواهند کشید
بزرگ باشید
بخشنده باشید و بی بدیل
من هرگز هیچ شکست خورده ای را
تحقیر نکرده ام
من هرگز هیچ اسیری را دشنام نداده ام
همیشه، هرکجا، همگان را گرامی داشته ام
زیرا مدارا مکتب من است.

                                                                                    کوروش کبیر و سید علی صالحی

 

سید علی صالحی

این کتاب نیاز به تبلیغ ندارد ولی حتما بخریدش

کتابه جالبیه مطمئنم خوشتون می یاد .

ثبت بیستون در فهرست آثار جهانی

ثبت بیستون در فهرست آثار جهانی

طه هاشمی ثبت جهانی بیستون در اجلاس کمیته میراث جهانی را موفقیتی بزرگ برای ایران بر شمرد و پیشنهاد بر پایی جشن ملی بیستون را در داخل کشور داد.

بیستون وقتی ثبت شد



کمیته میراث جهانی در جریان سی‌امین اجلاس خود در کشور لیتوانی، با ثبت اثر باستانی «بیستون» به عنوان «هشتمین اثر تاریخی ایران» در فهرست آثار جهانی موافقت کرد.

به گزارش ایرنا، سی‌امین اجلاس کمیته میراث جهانی که از هشتم جولای (‪ ۱۷‬تیرماه ‌امسال) در شهر «ویلنیوس» لیتوانی آغاز شده تا ‪ ۱۶‬جولای (‪ ۲۵‬تیرماه) ادامه دارد.

به گزارش روز پنجشنبه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری دراین خصوص گفت: کمیته میراث جهانی،در جریان نشست امروز خود، بیستون را به عنوان یک اثر تاریخی دارای ارزش‌های منحصر بفرد جهانی، جز فهرست آثار جهانی قرار داد.

طه‌ها‌شمی تصریح کرد: ثبت بیستون در فهرست جهانی بدون بحث و با اتفاق آرای اعضای کمیته میراث جهانی به تصویب رسید.
وی اظهار داشت: بیستون به عنوان یک اثر تاریخی، دارای ارزش‌های میراث معنوی و ملموس پذیرفته شده برای جهانیان است.

به گزارش ایرنا، تاکنون آثاری چون تخت جمشید، پاسارگاد، تخت سلیمان، میدان نقش‌جهان، گنبد چغازنبیل، سلطانیه و ارگ بم در فهرست آثار جهانی به ثبت رسیده‌ است.

کتیبه بیستون در سال ‪ ۵۲۰‬قبل از میلاد به دستور داریوش اول در کوه بیستون در ‪ ۳۰‬کیلومتری شهر فعلی کرمانشاه ایجاد شده که پیروزی داریوش اول، پادشاه هخامنشی را به تصویر می‌کشد.
در این نقش برجسته شرح ماجرای پیروزی داریوش به سه خط عیلامی، بابلی و فارسی باستان بیان شده است.

کنوانسیون ‪ ۱۹۷۳‬یونسکو که ‪ ۱۷۸‬کشور جهان عضو آن هستند، از گسترده‌ترین قراردادهای بین‌المللی است که به منظور حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی جهان ایجاد شده‌است.
مسئولیت اجرای این کنوانسیون با کمیته میراث جهانی است که نمایندگان ‪ ۲۱‬کشور جهان برای مدت شش سال سال عضو آن هستند.

فقط خدا کنه این حرکت امیدی باشه برای جاودانگی باقی آثار مثل پاسارگاد که در خطر تخریب است اگه این آثار و این تاریخ از بین بره دیگه هیچ چیزی نداریم که بشه بهشون افتخار کنیم . 

مجسمه هرکول یکی از آثار بیستون

مصادره کتیبه های هخامنشی

      خبری ملال آوردیگر

یکی از 25000 هزار کتیبه دوران هخامنشی که در دانشگاه شیکاگو نگه داری می شود

افراد شاکی از دولت ایران به عنوان حامی گروه حماس تقاضای غرامت کرده بودند
یک دادگاه فدرال آمریکا حکم به مصادره اشیای باستانی ایران در دانشگاه شیکاگو داده است.
بر اساس حکم بلنک منینگ قاضی دادگاه فدرال در ایالت ایلی نوی، بازماندگان قربانیان یک بمبگذاری گروه حماس در اسرائیل می توانند گنجینه های باستانی ایران در موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو را به عنوان غرامت دریافت کنند.

این افراد از دولت ایران به عنوان حامی گروه حماس شکایت و تقاضای غرامت کرده اند. آثار باستانی ایران در دانشگاه شیکاگو در دهه ۱۹۳۰ توسط باستان شناسان آمریکایی در حفاری های تخت جمشید کشف و بطور موقت به موسسه شرق شناسی این دانشگاه منتقل شدند.

دانشگاه شیکاگو با استناد به اینکه مالکیت این اشیا در انحصار دو موسسه دولتی موزه ملی ایران و نیز سازمان میراث فرهنگی است کوشید مانع از صدور حکم دادگاه شود اما قاضی منینگ اصل مصونیت دولتی را ناکافی دانست و سرانجام به نفع شاکی این پرونده رای داد.


گزارش رادیویی پرویز کامیاب را بشنوید

دیوید استرکمن، وکیل بازماندگان بمبگذاری یاد شده که در سال ۱۹۹۷ در تل آویو روی داد، در تلاش است که از حکم دادگاه برای فروش گنجینه های باستانی ایران که گفته می شود بیش از ۷۱ میلیون دلار ارزش دارند استفاده کند.

مسئولین دانشگاه شیکاگو با تاکید بر اینکه روند قضایی این پرونده هنوز به اتمام نرسیده تاکنون از اظهار نظر درباره حکم دادگاه خودداری کرده اند.

پیش از این یک دادگاه فدرال دیگر حکم به پرداخت ۴۲۳ میلیون دلار غرامت به بازماندگان این بمبگذاری داد.

وکیل این افراد بر اساس این حکم بدنبال مصادره اموال ایران در آمریکا از جمله آثار باستانی موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو و نیز موزه فیلد شهر شیکاگو است.

مسئولین موزه فیلد گفته اند که اشیای عتیقه ایران باستان متعلق به دولت ایران نیست و از بازارهای جهانی خریداری شده اند.

دادگاه فدرال آمریکا ماه آینده درباره سرنوشت اشیای موزه فیلد نیز حکم صادر خواهد کرد.

پیش تر نیز احکام مشابه دیگری توسط دادگاه فدرال آمریکا صادر شده بطوریکه دولت آمریکا موظف شده است از محل دارایی های ایران به بازماندگان آمریکایی برخی بمبگذاری ها در اسرائیل غرامت پرداخت کند.

اما وزارت دادگستری آمریکا با استناد به مصلحت و منافع ملی این کشور تلاش می کند در مقابل اجرای این احکام مقاومت می کند.

اما این داستان اینجا تمام نمی شود بلکه در ادامه ...

موزه ملی ایران در نامه ای رسمی به دانشگاه شیکاگو خواستار امانتداری گنجینه ایران شد.مسولان دانشگاه نیز برای دومین بار خواستار لغو حکم دادگاه فدرال برای حراج این اشیا شدند.

از الواح گلی امانتی در دست دانشگاه شیکاگو

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه هنر: دانشگاه شیکاگو با تاکید بر امانت بودن گنجینه باستانی ایران در دست موسسه شرق شناسی این دانشگاه، بار دیگر درخواست کرد حکم دادگاه فدرال برای حراج این اشیا لغو شود. در همین حال موزه ملی درخواست خود را مبنی بر بازپس گیری این اشیا به دانشگاه شیکاگو فرستاد.
محمد رضا کارگر مدیر موزه ملی ایران با بیان این مطلب به میراث خبر گفت:« موزه ملی ایران به محض اطلاع از حکم دادگاه فدرال آمریکا مبنی بر حراج گنجینه باستانی ایران در این دانشگاه درخواست کتبی مبنی بر حفظ و حراست از امانات ایران در دست این دانشگاه تنظیم و برای دانشگاه و موسسه شرق شناسی شیکاگو فرستاد. »
کارگر با تاکید بر این که دانشگاه شیکاگو بارها رسما اعلام کرده است که این اشیا به صورت امانت در دست آن‌ها است، افزود:« تاکنون مکاتبات و مذاکراتی با آقای جیل استاین رئیس موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو داشته‌ایم تا این الواح گلی را به ایران بازگردانیم. این دانشگاه‌ نیز بارها به صورت‌های مختلف از جمله به موجب دو نامه رسمی که صورت جلسه تنظیم آن ها وجود دارد رسما اعلام کرده است که این الواح گلی متعلق به ایران است و در موسسه شرق شناسی این دانشگاه به طور امانی نگهداری می‌شود. »
به گفته مدیر موزه ملی ایران« تاریخ نخستین صورت جلسه در زمان بازپس گیری 300 قطعه از این الواح گلی است که با حضور رئیس موسسه شرق شناسی دانشگاه و مدیر موزه ملی ایران امضا شد.به موجب مفاد این توافق‌نامه این دانشگاه متعهد شد که در یک جدول زمانی مشخص این الواح را به ایران بازگرداند و دومین صورت جلسه مربوط به نامه‌ای است که موزه ملی برای تدوین برنامه بازگشت این اشیا به ایران فرستاد و در پاسخ در نامه‌ای کاملا رسمی دانشگاه شیکاگو بار دیگر تاکید بر امانت بودن این اشیا برنامه زمان‌بندی شده خود را ارائه کرده است. »
وی با اشاره به این که علی رغم حکم قاضی فدرال آمریکایی برای حراج گنجینه باستانی ایران دانشگاه شیکاگو موسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو بر امانت بودن لوح‌های گلی و سایر گنجینه باستانی ایران دراین دانشگاه تاکید کرده‌است؛ افزود:«موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو این رای را نپذیرفته است و دادخواستی را برای دفاع از حق ایران به دادگاه فدرال آمریکا تنظیم کرده است و به حکم حراج این گنجینه اعتراض کرده است. تا آن‌جایی که به ما خبر داده شده‌است در این نامه بار دیگر بر امانت بودن این اشیا تاکید شده‌است.»
گنجینه باستانی ایران شامل هزاران لوح گلی باستانی را که حاوی اطلاعاتی در مورد زبان‌ها و زندگی روزمره مردم در امپراتوری هخامنشی ایران است و 2500 سال قدمت دارند . این مجموعه در سال1933توسط باستان‌شناسان موسسه شرق‌شناسی در حفاری‌های تخت‌جمشید کشف شد، در همان سال جهت بررسی وپژوهش از ایران به همراه تعدادی از اشیای تاریخی ایران به این دانشگاه منتقل شد. جمعه گذشته قاضی فدرال آمریکا در پی دادخواهی دیوید استارچمن، یک وکیل آمریکایی رای به حراج این گنجینه به نفع اسرائیل داده بود. استارچمن از دادگاه فدرال آمریکا خواسته بود این اشیا را که به امانت در دست دانشگاه شیکاگو است را برخلاف نظر این دانشگاه توقیف و به نفع خانواده‌های اسرائیلی که یک یا چند تن از اعضای آن‌ها توسط فلسطینی ها کشته شده‌اند به حراج گذاشته شود رای داد.
کارگر این حکم را سیاسی کردن یک مسائل و مبادلات فرهنگی دانست:« این حکم چنانچه رد شود، طرح آن نقطه سیاهی در قوه قضاییه آمریکا و موضع فرهنگی این کشور خواهد بود. این مسئله باعث سلب اعتماد جامعه جهانی نسبت به آمریکا و نظام قضایی و سایر بخش‌های این کشور خواهد شد. گنجینه باستانی ایران امانتی فرهنگی از 73 سال پیش برای تحقیق در دست مجامع دانشگاهی این کشور است و سیاسی کردن آن بخصوص حکم حراج آن به نفع ایران به جرم حمایت از فلسطین کاری غیر فرهنگی و خارج از عرف بین المللی است. ما تاکید می‌کنیم نه تنها این رای را نمی پذیریم که طرف ما دانشگاه شیکاگو است و به طور قانونی از آن ها توقع داریم که از حق ایران دفاع کنند.»
کارگر با اشاره به این که شکایت ایران در مراجع رسمی مانند هیات دولت، وزارت امور خارجه و سازمان میراث فرهنگی مطرح و به طور اضطراری راه‌حلی برای این مشکل اتخاذ شود، افزود:«سازمان میراث فرهنگی و موزه ملی نیز همه تلاش خود را می‌کند تا از حراج غیر قانونی این گنجینه باستانی جلوگیری کند. ما از تمام مجامع حقوقی و فرهنگی بین‌المللی مانند یونسکو کمک خواهیم گرفت و با مدیران موزه‌های بزرگ دنیا تماس می‌گیریم تا بتوانیم جلوی اجرای این حکم را بگیریم. »
دانشگاه شیکاگو در دادخواست خود اعلام کرده بود که علی رغم عدم حضور ایران در دادگاه، مسوولان این دانشگاه از حق مالکیت ایران دفاع خواهند کرد. قرار است ماه آینده دادگاه جلسه دیگری در ادامه اعتراض موسسه شرق‌شناسی شیکاگو به حکم حراج گنجینه ایرانی تشکیل دهد تا برای آخرین بار به بررسی دادخواست استارچمن و دفاعیات دانشگاه شیکاگو رسیدگی کند.
موسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در بیشتر سالهای قرن بیستم با ایران همکاری علمی نزدیک داشت. بسیاری از دانشجویان باستان‌شناسی ایرانی در این دانشگاه تحصیل و تحقیق کردند.
دانشگاه شیکاگو ، کتیبه های باستانی را به ایران بازمی‌گرداند
احتمال نمایش تعدادی از کتیبه های گلی هخامنشی در موزه ملی

سرانجام چه خواهد شد خدا می داند و بس ...

نجات پاسارگاد

نجات پاسارگاد

آرامگاه کورش بزرگ

درودی فرستم زژرفای جان          به پاسارگاد فلک آستان

 به گهواره نیکی داد و مهر          که در خاک آن بنهفته چهر

به دوران کورش شه نیکبخت          بشد آن گرامی مکان پایتخت

ز تخت جم آنجا قدیمی تر است          نمادی از ایران یزدانفر است

بشد خم سکندر فرا روی آن          به حرمت فکند او نظر سوی آن

غنوده در آن کورش نامدار          که نامش بود مایه افتخار

به هفتم آبان که روزی نکوست          به دستور((یونسکو))آن روز اوست

ابر مرد و آزاده ای راستین          بود لوح او فخر ایران زمین

چنان لوحه ای تا ابد سر مدیست          نمایانگر فره ایزدیست

نخستین پیام حقوق بشر          ز کورش بود بخردی دادگر

به گیتی اگر شد کنون راهکار          به ایران شد اجرا در آن روزگار

بر آن جاودان هست چشم جهان          بود روح فرهنگ ایران در آن

نه آن جایگاه مظهری سنگی است          نشانی ز میراث فرهنگی است

خطر گر کند به پاسارگاد          دریغا که ویران شود آن نماد

اثرهای دیرینه از باستان          نهانست آنجا ز دیرین زمان

کهن مرودشت در خاورش          بود دشت مرغاب هم در برش

کنارش بود تنگه ای دیر مان          که تنگ بلاغی بود نام آن

اگر سد سیوند بر پا شود          چه در دانه ها که از کف ما شود

کهن تنگه اش می رود زیر آب          اثرهای نابش بگردد خراب

دریغا که گهواره افتخار          شود همچنان ارگ بم تارومار

خدای جهاندار هرگز مباد          رود از کف آثار پاسارگاد

که برجای ماندست زان روزگار          از آن روزگاران بود یادگار

مپندار ارج وبهایش کم است          که میراث فرهنگی عالم است

چو ((یونسکو))آن را گرامی شمرد          هم آن را از آثار نامی شمرد

در ایران زمین تا کنون هشت اثر          بود جز میراث نوع بشر

یکی تخت جم دیگری شوش دان          سپس هست میدان نقش جهان

چهارم بود پهنه ارگ بم          که ناگه فرو رفت در کام غم

بود پنجمین جای پاسارگاد          ز دور زمانه گزندش مباد

ششم آذر گشسب عزیز          که آتشگهی بود در شهر ((شیز))

ز هفتم شود گنبد سلطانیه          به زنجان شود تاریخ و زاویه

آخرین ثبت میراث ما          بود بیستون یادگار اجداد ما

از اینهاست روح وطن پر توان          از اینها بود وامدارش جهان

اگر ارگ بم شدم به یکدم بباد          مبادا چنان ارگ پاسارگاد

دریغا اگر آن نیا یادگار          شود محو از صفحه روزگار

چو ارگ از زمین لرزه ای شد پریش          در اینجاست تخریب با دست خویش

بباید در این باره اندیشه کرد          خرد ورزی و مهر را پیشه کرد

بباید بیابیم راه نجات          که حفظش کند به ز آب حیات

چو آنجا نمادی حماسی بود          فرازی از ایران شناسی بود

مبادا مبادا مباد         

غم انگیز و ویرانه پاسارگاد         

 

ای وطن

                                                                                         ای وطن

 

 

 ای وطن ای مادر تاریخ ساز
ای مرا بر خاک تو روی نیاز

ای کویر تو بهشت جان من
عشق جاویدان من ایران من

ای ز تو هستی گرفته ریشه ام
نیست جز اندیشه ات اندیشه ام

آرشی داری به تیر انداختن
دست بهرامی به شیر انداختن

کاوه آهنگری ضحاک کش
پتک دشمن افکنی ناپاک کش

رخشی و رستم بر او پا در رکاب
تا نبیند دشمنت هرگز به خواب

مرزداران دلیرت جان به کف
سرفرازن سپاهت صف به صف

وطن یعنی چه آباد و چه ویران
وطن یعنی همین جا یعنی 

 

 

 ایران

وطن

         وطن

شبی دل بود و دلدار خردمند

دل از دیدار دلبر شاد و خرسند

 

که با بانگ بنان و نام ایران

دو چشمم شد ز شور عشق گریان

 

چو دلبر شور اشک شوق را دید

به شیرینی زمن مستانه پرسید

 

بگو جانا که مفهوم وطن چیست

که بی مهرش دلی گر هست دل نیست

 

به زیر پرچم ایران نشستیم

و در را جز به روی عشق بستیم

 

به یمن عشق، درّ ناب سفتیم

 و در وصف وطن اینگونه گفتم

 

وطن خاکی سراسر افتخار است

که از جمشید و از کی یادگار است

 

وطن یعنی نژاد آریایی

نجابت مهرورزی با صفایی

 

وطن خاک اشوزرتشت جاوید

که دل را می برد تا اوج خورشید

 

وطن یعنی اوستا خواندن دل

به آیین اهورا ماندن دل

 

وطن تیر و کمان آرش ماست

سیاوشهای غرق آتش ماست

 

 وطن منشور آزادی کورش

شکوه جوشش خون سیاوش

 

وطن نقش و نگار تخت جمشید

شکوه روزگار تخت جمشید

 

وطن فردوسی و شهنامه اوست

که ایران زنده از هنگامه اوست

 

وطن آوای رخش و بانگ شبدیز

خروش رستم و گلبانگ پرویز

 

وطن شیرین خسرو پرور ماست

صدای تیشه افسونگر ماست

 

وطن چنگ است بر چنگ نکیسا

سرود باربدها خسرو آسا

 

وطن یعنی سرود رقص آتش

به استقبال نوروزی فره وش

 

وطن یعنی درختی ریشه در خاک

اصیل و سالم و پر بهره و پاک

 

وطن یعنی سرود پاک بودن

نگهبان تمام خاک بودن

 

وطن را لاله های سرنگون است

که از خون شهیدان لاله گون است

 

وطن شوش و چغارنبیل و کارون

ارس زاینده رود و موج جیهون

 

وطن خرم ز دین بابک پاک

که رنگین شد ز خونش چهره ی خاک

 

  وطن یعقوب لیث آرد پدیدار

و یا نادر شه پیروز افشار

 

به یک روزش طلوع مازیار است

دگر روزش ابومسلم به کار است

 

وطن یعنی صفای روستایی

زلال چشمه های بی ریایی

 

وطن یعنی دو دست پینه بسته

به پای دار قالی ها نشسته

 

وطن یعنی هنر یعنی ظرافت

نقوش فرش در اوج لطافت

 

وطن در هی هی چوپان کرد است

که دل را تا بهشت عشق برده است

 

وطن یعنی تفنگ بختیاری

غرور ملی و دشمن شکاری

 

وطن یعنی بلوچ با صلابت

دلی عاشق نگاهی با مهابت

 

وطن یعنی خروش شروه خوانی

ز خاک پاک میهن دیده بانی

 

ز عطر خاک میهن گر شوی مست

کویر لوت ایران هم عزیز است

 

وطن یعنی بلندای دماوند

ز قهر ملتش ضحاک در بند

 

وطن یعنی سهند سرفرازی

چنان ستارخانش پاکبازی

 

مرا نقش وطن در جان جان است

همان نقشی که در نقش جهان است

 

وطن یعنی سخن یعنی خراسان

سرای جاودان عشق و عرفان

 

وطن گلواژه های شعر خیام

 پیام پر فروغ پیر بسطام

 

وطن یعنی کمال الملک و عطار

یکی نقاش و آن یک محو دیدار

 

در این میهن دو سیمرغ است در سیر

یکی شهنامه دیگر منطق الطیر

 

یکی من را زدشمن می رها ند

یکی دل را به دلبر می رساند

 

خراسان است و نسل سر بداران

زجان بگذشتگان در راه ایران

 

وطن خون دل عین القضاتست

نیایشنامه پیر هراتست

 

وطن یعنی شفا قانون اشارات

خرد بنشسته در قلب عبارات

 

نظامی خوش سرود آن پیر کامل

 زمین باشد تن و ایران ما دل))

 

وطن آوای جان شاعر ماست

صدای تار بابا طاهر ماست

 

اگر چه قلب طاهر را شکستند

و دستش را به مکر و حیله بستند

 

ولی ماییم و شعر سبز دلدار

دو بیت طاهر و هیهات بسیار

 

وطن یعنی تو و گنجینه راز

تفال از لسان الغیب شیراز

 

وطن آوای جان می پرستان

سخن از بوستان و از گلستان

 

وطن دارد سرود مثنوی را

زلال عشق پاک معنوی را

 

تو دانی مولوی از عشق لبریز

نشد جز با نگاه شمس تبریز

 

وطن یعنی سرود مهربانی

وطن یعنی شکوه همزبانی

 

وطن یعنی درفش کاویانی

سپید و سرخ و سبزی جاودانی

 

به پشت شیر خورشیدی درخشان

نشان قدرت و فرهنگ ایران

 

وطن شور و نشاط هستی ما

وطن میخانه ما مستی ما

 

وطن دار الفون میرزا تقی خان

شهید سرفراز فین کاشان

 

 کنون ای هموطن ، ای جان جانان

بیا با ما بگو پاینده ایران

 

                               استاد باد کوبه ای